ویژگی های طبیعی جزیره هرمز و برنامه های هنری متعددی که طی چند سال اخیر در این مکان برگزار شده است. هرمز را به کانون هنرهای محیطی ایران تبدیل کرده است.
مهمترین وقایع هنری جزیره به فعالیت های دکتر احمد نادعلیان و گروه هنرنو هرمز مربوط می شود.
در نوروز ۱۳۹۰ با دکتر نادعلیان در جزیره هرمز دیداری داشتم که به چند تجربه هنری در محیط هرمز نیز منتج شد. گزارش این سفر را میتوانید از لینک زیر ببینید:
دیدار با دکتر احمد نادعلیان در جزیره هرمز
این بار اما به دعوت گروه هنر نو هرمز سفری دیگر به جزیره هرمز
داشتم. قرار بر این است که طی سه روز جمعی از هنرمندان فعال در زمینه
هنر محیطی از نزدیک دیدار داشته باشند و در محیط جزیره خلق اثر کنند.
محل اقامت ما در ساختمان محیط زیست هرمز است. ساختمانی که به گفته دوستان هرمزگانی سالها پیش به خواست فرح پهلوی، به همین منظور ساخته شده است و اکنون با وجود گذر سالیان زیاد همچنان زیبا و پابرجاست.
طی چند روز اقامت امان در جزیره دست به تجربه های هنری زدیم که می توانید در ادامه ویدئو و گزارش تصویری آن را ببینید:
در این سفر یکی از دانشجویانم (سیاوش موسوی) من را همراهی می کند.
در مسیر سفر در اندیشه بودم که چگونه می توانم در محیط هرمز آثاری را به کمک نوشتار و تایپوگرافی خلق کنم اما در اولین بازدیدم از ساحل همجوار با محل اقامت امان متوجه تجمع زباله ها بسیاری در ساحل شدم.
در رابطه با هنر محیطی به شدت به این نگرش معتقدم که هنرمند ایده خود را در محیط و تحت تاثیر شرایط آن بیابد و نه در پشت میز آتلیه و در خلوت خود. بنابراین ایده های قبلی را کنار می گذارم و سعی می کنم بر اساس این آلودگی های ساحلی و پیامدهای وخیم آن اثری را خلق کنم.
رودخانه ها و دریا ها معمولاً آخرین مقصد زباله های تجزیه ناپذیر هستند. زباله های ساحلی که در تصویر می بینید تنها بخشی از زباله های دریایی هستند که به دلیل وضعیت فیزیکی اشان در سطح آب شناور مانده و در اثر جریان آب به ساحل رسیده اند. به طور یقین بخش زیادتری از زباله های تجزیه ناپذیر در آب دریا فرو می رود و در کف دریا انباشته می شود!
می خواهم به بهانه این اجرای هنری تعداد زیادی از بطری های پلاستیکی را از محیط طبیعی جمع آوری کنم. با این عمل پیش از
همه بخشی از نازیبایی های محیط را حذف کرده ام. فکر می کنم این عمل خود از مقصود هنر دور نباشد.
با دقت در برند این بطری ها متوجه می شوم که بسیاری از این زباله ها مربوط به کشورهای همسایه است. که توسط جریان آب به سواحل هرمز رسیده است.
این نشان می دهد که آلودگی محیط زیست یک معضل ملی و منطقه ای نیست.
بطری های پلاستیکی جمع آوری شده را با چسب به یکدیگر متصل می کنم.
قصد دارم بدون هیچ نظم و ساختار خاصی این بطری ها را به هم متصل کنم. در واقع مقصود من از ساخت این حجم ها خلق زیبایی نیست بلکه بر عکس تشکیل توده ای زشت و کریه است.
به کمک خاک سرخ هرمز این حجم ها را رنگ آمیزی می کنم.
خاک سرخ نمادی از هرمز است و البته می تواند تاثیر هشدار دهنده این حجم نا زیبا را بیشتر کند.
در کنار ساحل میله ای فلزی از سازه ای تخریب شده برجا مانده است که می تواند محل مناسبی برای بر افراشتن حجم های نازیبا باشد.
حجم ها را دوباره با چسب بسته بندی می کنیم. توده های زباله حالا شبیه غده ای خون آلود شده اند!
بطری های دیگر را طوری به میله متصل کرده ایم که گویا در حال بالا رفتن و اضافه شدن به توده سرخ رنگ هستند.
نواری طولانی از بطری های پلاستیکی میسازیم.
یک سر این نوار به انتهای میله و سر دیگر را به سمت دریا هدایت می کنیم.
امیدوارم حضور این اثر در ساحل و بر سر راه گردشگران تاثیر مثبتی در حفظ محیط زیست داشته باشد.
(ممنون از سیاوش موسوی عزیز برای همکاری در اجرا و عکاسی از مراحل کار)
درود جناب ابراهیمی
سپاس از شما برای پرداخت هنری به یکی از معضل هایی که علاوه بر هرمز گریبان گیر تمام شهرهای ساحلی خلیج فارس شده.
توضیحات زیر عکس ها به فهم اثر کمک بسیار بسیار زیادی می کند….اصطلاح مرگ مولف، خزعبلی بیش نیست….
و من هنور حیران مانده ام بیت تعاریف این واژه ها…art brut…,ecological art…,environmental art…
سپاس از شما استاد عزیز و جناب ذکتر رویین پاکباز…
خیلی عالیه استاد
هرمزگان واقعا به همچین هنر هایی احتیاج داره کاش بشه همه جا پر باشه از این کارا
خبر میدادین همراهیتون میکردیم :دی
سلام جناب ابراهیمی.کار واقعا جالبی انجام دادید.خسته نباشید
lمسلم جان درود ؛ من به پیوستگی هنرها و تأثیر و تأثرشان برهم معتقد بوده و هستم . این پیوند خچسته را هم عاملی می دانم که اگر ماهرانه از آن سود جسته شود موجب همدلی بیشتر و به سود همۀ آنها خواهد بود . با این مقدمه عرض می کنم ” جانا سخن از زبان ما می گویی ! ” هنر شما برای من لذتی شاعرانه داشت ! در کنارتان احساس صداقت و صمیمیت می کنم و برایتان آرزوی سعادت و سلامت دارم . بدرود
همه اش همین ؟!؟ بطری ها رو سه دسته کردید ، بی سلیقه رنگشون زدید ، با نوار چسب بالای یه تیرک آویزونشون کردید و یه نخ از بین باقی شون رد کردید تا دریا ؟ بعد اسم همه ی اینا رو گذاشتین ” هنر ” محیطی ؟؟ مطمئنم بیشتر از دو سه ساعت هم وقتتونو نگرفته ! واقعاً چرا هنرمندای ایرانی همه چی رو اینقدر سر سری میگیرن ؟ چرا نتیجه ی کارشون یه جلوه ی بصری قابل اعتنا یا چیزی که حداقلی از نبوغ داخلش باشه رو نداره ؟ چرا نمیرید ببینید هنرمندای خارجی با زباله چه کارا که نکردن ؟ هر از چندی یه ذره احترام برای مخاطبتون قائل باشین هم بد نیست ؟
بسیار لذت بردم از خلق این اثر
درود بر شما
عالی بود
همیشه کارای متفاوتی انجام میدید. امیدوارم به این شکل متوجه بشن
کارجالبی بود با اینکه فکرمیکنم استاد به غیر از هرمز جاهای دیگه هم میتونست این ایده رو اجرا کنه!ولی متفاوت بود.
کاره زیبایی بود.
عکس ها هم تاثیرخیلی زیادی روی ایده داشتن عکس های خوبی گرفته شد.
اما با توجه به نظرات دوستان بایدبگم که یک اثرهنری اونم مفهومی و یا محیطی میتونه فقط فقط به انتقال پیام بسنده کنه و جنبه زیباشناسی در بعضی موافع ضرورتی نداره
خسته نباشیداستاد
وتوسیاوش
واقعا زیبا و جالب
بی نهایت کار زیبایی کردید.کاش همیشه افرادی مثه شما باشن که به محیط زیست توجه ویژه داشته باشن.وبراش وقت وعشق بذارن اون هم این قدهنرمندانه.امیدوارم خیلی خیلی موفق باشید!
سلام استاد مثل همیشه عالی
جای ناراحتی که ما آداما داریم محیط خودمونو این طور به زباله دانی تبدیل میکنیم
امیدوارم این کار شما باعث بیداری ما آدما باشه
ممنون
خوش بحال سیاوش موسوی …کارتون خیلی دوس داشتنی بود هرچند که با زباله ها سروکار داشتید.جمع آوری زباله ها یه طرف،خلق اثر ی طرف،من شخصا این تیپ کارا رو خیلی دوس دارم.دستتون درد نکنه
آقای امید هنر فقط این نیست که یه شکل های پیچیده بسازی سادگی این کار هنرمندانه تر از اون کارهای خارجی که شما میگید هست چرا همیشه مرغ همسایه غازه زیبا و هنری که تو این کاره ومفهومی که هست شاید شما در توان تون نباشه که درک کنید پس بهتره با تحقیق بیشتری نظر بدید
سلام اووووستاد…
کارتون درست هم شما هم سیا ولی چرا بی خبر…!!!!!؟؟؟؟؟
دیروز اومدم کلی مطلب نوشتم و نظر دادم یادم رفت ثبتش کنم،حالا شایدم ثبتش کرده باشم یه لطفی کنید اگه هست تاییدش کنید…… عوارض پیریه دیگه…
راستی به نظر من که اصلاً هم مهم نیست به جای عنوان “تورم” از “تومور” استفاده میشد بهتر بود…
در نهایت دستتون ندرده،ولی دفعه دیگه خبر بدید….
استاد کارتون خاص بود البته مثل همیشه
سلام استاد/تبرییییییییییییییییییییییییییییییک(لنتخاب شدن اثرتون…)
غلومعلی راست میگه/چرا بی خبر….. ما هم دوست داشتییم باشییم…
هنر ترجمان طبیعت است . نه تقلید از آن
اگه همه ی هنرمندها شبیه هم کار کنن که تفاوتی ایجاد نمیشه .
( خدا قوت استاد )
salam man niaz be ye seri ax va matlab dar morede memarie jazire hormoz az gozashte ta emrooz daram shoma mitonin komakam konin?
تو دیکشنری ذهن ام هیچ کلمه یا جمله ای که لایق وصف کارتون باشه پیدا نمیکنم